سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 203
بازدید دیروز: 42
بازدید کل: 1381554
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



نیاز به امام زمان..

یکشنبه 89 آبان 23

هفته‌ی گذشته در جلسه‌ی هم‌اندیشی جوانان که همه هفته در فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار می‌شود، ملیکا که با وجود نوجوانی خوش‌فکر و خوش‌بحث است به عنوان سوال عمومی بعضی از بچه‌ها و جوانان پرسید: ما چه نیازی به حضور امام زمان داریم که باید منتظر او بمانیم و برای ظهورش دعا بخوانیم؟ ما که داریم زندگیمان را می‌گذرانیم و به حسب ظاهر هم هیچ نیازی به امام زمان نداریم.. روزمان که شب می‌شود و شبمان روز می‌شود و زندگی جاری است.
البته این سوال از روی بی اعتقادی او نبود.. بلکه می‌خواست دلایل این نیاز را که خودش نیز روی آن فکر کرده بود بیشتر بداند.. اتفاقا او چنان معتقد است که وقتی یکی از دوستان داشت در مورد اللهم عجل لولیک الفرج حرف می‌زد، ملیکا در دلش هم الهی آمین می‌گفت.. این را خودش با تمام اعتقاد و احساس تعریف کرد.

بگذریم.. دوستان در پاسخ این سوال، مطالب متنوع و قابل توجهی بیان کردند. دست همه‌شان درد نکند.  من هم مطالبی گفتم که خلاصه اش این است: نیاز ما به وجود آن حضرت، از سه زاویه قابل تامل و بررسی است:

1-       نیاز عاطفی: بالاخره هر انسان شیعه‌ای به امام معصوم و رهبر معنوی والهی خود علاقه‌مند است و حضور او را مایه‌ی آرامش و اطمینان خود می‌داند. در روایتی از پیامبر اکرم نقل است که فرمود: من و علی پدر این امت هستیم. روشن است که این حالت پدری از ناحیه‌ی دلسوزی و رهبری آنان است. بنابراین امام زمان هم پدر امت است و به خاطر همین در کلام بزرگان ما تعبیر شده است که شیعیان در زمان غیبت یتیمان آل محمد هستند. یعنی همانطور که پدر بالای سر فرزندی نباشد و فرزند دسترسی به او نداشته باشد یتیم به حساب می‌آید شیعیانی که ولی و پدر معنوی‌شان در کنار و بالی سرشان نباشد یتیم محسوب می‌شود. و باز روشن است که انسان، هرچند هم از نظر مالی و استقلال در زندگی مستقل باشد و نیاز مادی به پدر نداشته باشد به خاطر علاقه و حس عاطفی و نیاز معنوی دوست دارد که پدرش در کنارش حضور داشته باشد.

2-       نیاز هدایت: آنچه مسلم است به خاطر فاصله‌ای که بین ما و امام معصوممان افتاده است بسیاری از معارف دین نیاز به بازشناسی دارد و بر اساس بعضی از روایات حضور امام زمان باعث اصلاح احکام و کژی‌ها و انحرافاتی می‌شود که شاید بسیاری از آنها عمدی هم اتفاق نیفتاده است. درست است که مراجع بزرگوار شیعه تمام تلاش و سعی خود را برای دست‌یابی به احکام دینی به کار می‌بندند و در زمان غیبت هم ما وظیفه‌ای جز اطاعت و پیروی از آنان نداریم؛ اما این بدان معنی نیست که الزاما و حتما احکام ناب و واقعی اسلام استنباط و به مردم ارائه شده باشد. بنابراین حضور امام که علم لدنی دارد و معلوماتش مستقیما از ارتباط با مبدا وحی به دست آمده است می‌تواند احکام حقیقی اسلام را به مردم بشناساند و آنان را به سرمنزل هدایت و رشد برساند. یعنی حضور امام معصوم بدون تردید راه کمال انسانی را هموارتر و اطمینان بخش‌تر می‌سازد. طبیعی است که ما انسان‌ها دنبال کمال و هدایت و راه‌یابی به قرب الهی هستیم و وقتی این قرب بدون حضور امام جز برای عده‌ای خاص فراهم نیست آرزو و نیاز ما این است که ایشان زودتر حضور یابند و ما را به این مسیر راهنمایی کنند.

3-       نیاز حکومت: می‌دانیم که زمین مالامال از ظلم و فسق شده است و مردم از حکومت‌های ناصالحان و قوانین دست‌ساز بشری که نتوانسته است خواسته‌های مادی و معنوی بشریت را تامین کند خسته‌ شده‌اند. بشر امروز که هر از چندگاهی دل به حکومتی جدید و ایسمی جدید بسته‌است که هیچ کدامشان نتوانسته‌اند عدالت و کمال را برای او به ارمغان بیاورند، به شدت نیازمند و منتظر مصلحی عادل است که با پشتوانه‌ی غیبی و الهی روش جدیدی از حکومت را برای آنان بنا کند. همگان فهمیده‌اند که این مصلح عادل باید با پشتوانه‌ی غیبی و الهی باشد که حاکمان مادی و دنیایی با اندیشه‌های غیر الهی هرگز توان چنین حکومتی را ندارند.. به عبارتی آنها منتظرند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند.

بر اساس وعده‌های بی‌شمار قرآن و پیشوایان معصوم، در آخر الزمان و در چنین شرایطی است که به اراده‌ی خدای متعال، امام زمان از پرده‌ی غیبت خروج می‌کند و زمین را که از ظلم و جور و فسق و تباهی پر شده است مالامال از عدل و دادگری می‌کند. بنابراین بسیار طبیعی است که ما منتظر او باشیم و دعایی که بیش از هزار سال است زمزمه می‌کنیم که اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل به النفاق و اهله تحقق پیدا کند. در سایه‌ی این حکومت است که اولا به رفاه و عدل می‌رسیم و در ثانی وعده‌ی الهی مبنی بر حکومت وارثان صالح زمین و در هم کوبیده شدن مستکبران و متجاوزان به حریم اسلام و مسلمانان را می‌بینیم و دل‌هامان مملو از سرور و شادی می‌شود.

البته این نکته قابل ذکر است که بعضی از ما متاسفانه در فرهنگ انتظار و مقوله‌ی مهدویت، راه افراط و عده‌ای دیگر هم راه تفریط رفته‌ایم. بعنی یا مردم و جوانانمان را آنقدر از ابهت و اقتدار امام زمان و قدرت شمشیر او ترسانده‌ایم که گاهی تصور می‌کنیم اگر امام تشریف بیاورند جوی خون راه می‌افتد و شمشیر امام حرف اول و آخر را می‌زند. من معتقدم آنقدر که عدالت امام را به شمشیر تعبیر کرده‌ایم از مهربانی و دلسوزی آن حضرت نگفته‌ایم. ازسوی دیگر گاهی نیز آنقدر ناآگاهانه دل به امام می‌بندیم که هرگز دنبال رشد و آگاهی نمی‌رویم و منتظر مانده‌ایم تا او بیاید و هزینه‌ی تنبلی‌های ما را بپردازد و به آسانی لقمه‌های دلخواه را در دهانمان بگذارد. باز معتقدم که در آموزه‌های مهدوی، چه بسیار که به شور مهدوی و انتظار عوامانه بیشتر از فرهنگ شعورمند مهدوی و انتظار با آگاهی‌های لازم پرداخته‌ایم. شاید در یک آسیب‌شناسی جدی بتوانیم به این نتیجه برسیم که رونق بازار مدعیان دروغین و مجامع خرافی که حول مهدویت و انتظار دور می‌زند محصول همین رفتار ما و عدم اهتمام به آموزه‌های واقعی شیعی از فرهنگ مهدویت و انتظار باشد.